قصیده نوعی از شعر است که دو مصراع بیت اول و مصراع های دوم بقیه ی بیت های آن هم قافیه اند.طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد.
لحن و موضوع قصیده حماسی است و در آن از مدح و مفاخره و هَجو و ذَمّ و .... سخن می رود و مسائل دیگر از قبیل مسائل اخلاقی و دینی و وصف طبیعت در قصیده جنبه فرعی دارد.
هر چند قصاید شاعرانی چون ناصرخسرو به موضوعات مذهبی و فلسفی و منوچهری و خاقانی به وصف طبیعت و سنایی به عرفان و مسعود سعد به حبسیه معروفند اما مضمون اصلی قصیده مدح است و در قصاید عنصری و انوری نیز موضوع اصلی مدح کردن شاهان است.
قصیده قالب رایح شعر فارسی از اوایل قرن چهارم تا پایان قرن ششم است و از این تاریخ به بعد غزل اندک اندک جای آن را می گیرد اما اوج قصیده سرائی در قرون پنجم و ششم است.
در قرن ششم بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی که رخ می دهد (بر روی کار آمدن سلجوقیان) بازار مدح از رونق می افتد و تصوف رواج می یابد و قصیده که اصل موضوع آن ستایش ممدوح در پایان شعر است جای خود را به دیگر قالب های شعری می دهد هر چند از این دوره به بعد هم قصیده دیده می شود اما دیگر قالب رایج نیست و غزل حتی وظیفه اصلیقصیده که مدح باشد را نیز بر عهده می گیرد.
سرانجام در قرن هفتم سعدی در طی قصیده ای مرگ قصیده را رسماً اعلام می کند و ساختمان سنتی آن در هم می شکند.
بعضی قصیده را "حماسه دروغین" خوانده اند چرا که در ادبیات حماسی قهرمان اغلب یک موجود اساطیری است که کارهای عجیب و خارج از توان بشر معمولی انجام می دهد ولی در قصیده همه ی این صفات در مورد شخصی که کاملاً او ا می شناسیم و می دانیم هیچ یک از این کارها را نمی تواند بکند بکار می رود.
در قصیده هایی که در مدح سلطان محمد غزنوی سروده شده است به نمونه های خوبی از این اغراق ها بر می خوریم که حتی اندکی هم با واقعیت شخصیت او سازگار نبوده است.
ساختار قصیده و اجزای تشکیل دهندهی آن به ترتیب زیر است : الف : تغزل (تَغَزُّل - تشبیت - نسیب) مقدمهی قصیده است با مضامینی چون عشق، یاد جوانی و وصف طبیعت و ... ب : تخلص (تـَخـَلــّـُص) :پیوند میان مقدمه و تنه ی اصلی قصیده است.
پ : تنه اصلی : مقصود شاعر است با محتوایی چون مدح، رثا، پند و اندرز، حکمت، عرفان. ت : شریطه و دعا : شامل دعا برای جاودانه بودن ممدوح است و در پایان قصیده و در جواب جملههایی شرطی میآید. مطلع و مقطع : بیت نخست و پایانی قصیده است. نکته : در دورههای بعد، نوع دیگری از تخلص در ادب فارسی رایج شد و آن آوردن نام هنری شاعر در پایان غزل وقصیده است.
شکل قصیده ------------× ------------× مطلع ------------ ------------× تغزل ------------ ------------×
------------ ------------× تخلص
------------ ------------× ------------ ------------× ------------ ------------× ------------ ------------× تنه اصلی ------------ ------------× شریطه یا ------------ ------------× دعا